نقشه فرش
چون در گذشته نقشه های منظم و مرتب امروزی در دست بافندگان نبود، در ایلات و عشایر و شهرهای مختلف هر بافنده از فرش های ناحیه خود چیزهایی به خاطر می سپرد و نقشه هایی به طرز شکسته از همکاران و گذشتگان خود تقلید می نمود. بنابراین زیبایی هیئت و گلهای فرش مرهون ذوق بافنده آن بود، یعنی استعداد ذاتی یک بافنده باعث تفاوت و برتری فرش او نسبت به سایرین میشد. یک نفر گل ها را زیباتر و رنگ آمیزی آنها را جالب تر انتخاب میکرد و دیگری در حدی پایینتر. این خصوصیت هنوز هم در بین کارگران مشهود است.
با وجود آنکه ما رنگ ها را دقیقاً روی نقشه مشخص کردهایم و به آنها تاکید میکنیم که از آن پیروی کنند، اما باز هم گاهی به دلخواه خود رنگ بعضی گل ها را تغییر می دهند. البته در مواردی اعمال سلیقه بافنده باعث میشود که نقشه قالی بهتر از اصل شود ولی غالباً عکس این مطلب صادق است.
برای دیدن نقوش مختلف فرش صیرفیان به وب سایت ما مراجعه کنید.
در گذشته در هر فاصله زمانی یک نفر که سلیقه بهتر و ابتکار بیشتری داشت، طرح بدیعی به وجود می آورد که باعث تنوع کار میشد و دیگران هم از آن تقلید میکردند. چنانچه نوشتهاند و ذکر شد و از ظواهر نیز استنباط میشود، در زمان حکومت تیموریان و صفویه هرگاه می خواستند برای قصرهای سلطنتی و هدایای پادشاهان فرشهایی تولید کنند از ذوق و هنر نقاشان چیرهدست مانند کمال الدین بهزاد و سلطان محمد و میر سید علی و علیرضا عباسی و هنرمندانی در ردیف آنان بهره میبردند و برای تهیه نقشه فرش ها از آنان کمک می گرفتند. البته چون در آن ایام صنعت چاپ و کاغذ های مدرج به شکا امروزی وجود نداشت، نقشه های مورد نظر را رویکرباس که پارچه دستباف درشت بود ترسیم می کردند و در مقابل بافندگان قرار میدادند تا آنان با شمارش نخ های کرباس نقشه را در فرش منعکس کنند. در غیر این صورت امکان نداشت فرشی بزرگ و خوش نقش مانند قالی بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی و یا قالی شکارگاه در موزه هنر و صنعت با آن قدرت شگفت طراحی و بدون استفاده از نبوغ نقاشی بزرگ به وجود آورد. البته میتوان تصور کرد که در آن زمان کمیابی و گرانی کاغذ برای فرمانروایان مسئله ایجاد نمی کرده و امکان طرح نقشه ها روی کاغذ وجود داشته است. اما مصرف کرباس و شمارش گرههای آن آسانتر و عملی تر بوده است و این استنباطی است که من در دوران جوانی در پاسخ به کنجکاوی هایم از استادان آن زمان شنیدهام، که آنان نیز سینه به سینه از استادان پیش از خود نقل میکردند. ذکر این مطالب در اینجا به این منظور است که در آینده برای محققان نقطه ابهامی باقی نماند.
البته برای تهیه فرش های گرانبهایی که برای پادشاهان مقتدر بافته شده است ناگزیر از استخدام نقاش بودهاند. ضمنا بافتن تصاویر پادشاهان گذشته و حکمران زنده کار مردم عادی نیست و حتما باید نقاشی هنرمند آن را بافته یا نقشه آن را طرح کرده باشد تا دیگران ببافند. در نقشه پازیریک و فرشهای پس از آن نیز غالباً نظم کامل وجود دارد، اما تا آنجا که من دقت کردهام نقشه اکثر آنها تکه های مکرر است که از یک قالی دیگر یا قطعهای از یک فرش که گلی یا قسمتی از نقشه را مشخص می کرده استفاده شده است.
در فرش های بزرگ مانند فرش بهارستان یاقالی هشام بن عبدالمک که ما فقط شرح آن را خوانده ایم در صورتیکه نقشه گردان به کار رفته باشد احتمالا از وسایلی مانند کرباس استفاده میشده است. لازم به توضیح است که یکی از هنرهای دستی ایران شغل چیت سازی بوده است که بر روی پارچه نقش و نگارهای زیبا ترسیم و رنگ آمیزی می نمودند و سپس رنگ های آن را ثابت می کردند و پس از شستشوی بسیار برای پرده، لباس، سفره و جز آن به کار می بردند. تولیدکنندگان این صنعت را چیت ساز و مصنوعات آن را قلمکار می نامند. هنوز هم در اصفهان مقادیر زیادی پارچه های قلمکار تولید می شود که بسیاری از آن به خارج از کشور صادر می گردد و برای لباس، رومیزی و تزیین دیوار از آن استفاده میشود. البته تفاوت کارهای قدیم با امروز در این است که در گذشته یک نفر نقاش ماهر مدتی از وقت خود را صرف طراحی و رنگ آمیزی با قلم روی یک پرده میکرده است اما امروزه از قالبهای گوناگون که به وسیله استادان منبت کار تهیه میشود استفاده میکنند. در بعضی مناطق بعدها نقشه را روی کاغذ سفید طرح می کردند و سپس یک نفر با خط کش آن کاغذ را به صورت جدول های امروزی خانه خانه و مدرج ی می نموده و یا قبلا کاغذ را مدرج کرده سپس نقش را روی آن طرح می کردند. بعد از پیدایش چاپ تاکنون نقشه ها را روی کاغذ های مدرج طرح و رنگ آمیزی و نقطه چین نموده قطعه قطعه آن را روی تخته یا فیبر می چسبانند و در اختیار بافندگان میگذارند.
برگرفته از کتاب قالی صیرفیان نوشته محمد صیرفیان
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟احساس رایگان برای کمک!